- کمان خانه
- سوراخ موجود در میانۀ کمان در کنار محل دست گرفتن که تیر را از آن می گذرانند، خانۀ کمان
معنی کمان خانه - جستجوی لغت در جدول جو
- کمان خانه
- جایی که کمان را در آن گذارند قربان، گوشه کمان. یا کمانچه ابرو. ابرو کمان مانند: (من ازین هر دو کمان خانه ابرو تو چشم بر نگیرم و گرم چشم بدو زند بتیر)، (سعدی)
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
جای نشانه تیر نشانه گاه آماج خانه، نشانه هدف، میدانی که در آن نشانه نهند برای مشق و ورزش تیراندازی، آنجا که شیار کنند زمین شیار شده
اتاق مخصوص پذیرایی از مهمان، هتل
جایی که در آن چیزی پنهان کنند، خلوت خانه
محلی که در آن قمار کنند
جدول قسمت دوم تصانیف قدیم ایرانی که مانند مطلع بود صوت الوسط: (مولانا در فن شعر ماهر بود و در علم ادوار و موسیقی کامل و نادر و در عملهای خوداشعار میان خانه ساخته است تا دلالت بر فضل او کند)
مخزنی که در میان دو دیوار یا گوشه ای از خانه سازند به جهت ذخیره غلات و غیره: (روزی طلب کنی در نهانخانهاء زمین)، خلوت خانه، خانه ای که در زیر زمین سازند تا در فصل گرما در آنجا بیارامند: نهان دره، جایی که در آن خاشاک و خاکروبه ریزند، مقبره گور. یا نهان خانه غیب. عالم غیب جهان باطن: (هست رای توکه اسرار نهانخانه غیب غایبانه کند ارباب دول را اعلام) یا نهان خانه فکر (فکرت)، مخزن اندیشه مخفی گاه افکار: (دانای آشکار و نهان داند که از نهانخانه فکرت هیچ صاحب سخن متاعی دربار خود نبستم) یا نهان خانه قریحت (قریحه)، مخزن قریحه شعر: (این دو بیت از نهانخانه قریحت بعرصه بیاض فرستاد)
ظرفی که کمان را در آن بگذارند، قربان، نیم لنگ، کمانچوله
خانه ای که مال و متاع در آن نهند